سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«بی گمان ابراهیم (خود به تنهایی) امتی مطیع خداوند وپاکدین بود و از مشرکان نبود .»، روایت شده است که وی آموزگار نیکی ها بود . [در تفسیر سخن خدای متعال]

بابا

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 93/11/9 10:43 صبح

هو الرحمن

 

آقا اجازه ؟ شعر من هست آب بابا

 

 

یادش بخیر... من ، کودکی و تاب ، بابا...

آقا اجازه ؟ درد دلهایم زیاد است

مادر نشسته گوشه ای بیتاب ، بابا

بر روی تختش ، خس خس سینه و دردی...

من هم صدایش میزنم... با...  ، باب... ، بابا...

آقا اجازه ؟ درسها را خوب حفظم

درسی که یادم هست از خوناب ، بابا

آقا اجازه ؟ ((ش)) شبیه شیمیایی...

راهی این جنت شد از این باب ، بابا

آقا اجازه ؟ ((د)) شبیه یک دلاور

چیزی که مانده از تنش یک قاب ، بابا...

جانباز تمثال وفاداریست آقا

بهر شهادت می شود بی خواب . بابا...

زخم تنش در آسمان چون آفتاب است

شب ها همیشه می شود مهتاب . بابا...

زخمی ترین شعرم فدای تار مویش

با هر دمش دریا شود گرداب . بابا...

آقا اجازه دست هایم درد دارد

از این جریمه های سخت آب بابا...

 

 

شعری از"سید حامد رحمتی" فرزند جانباز شیمیایی

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر